اکنون پس از ایشان، آیتالله وحید خراسانی با ۹۸سال کهنسالترین مرجع تقلید شیعه است و حضرات آیات عظام مکارم شیرازی (۹۲ سال)، شبیری زنجانی (۹۱ سال) و سیستانی (حدود ۸۹ سال) در رتبههای بعدی قرار دارند و همگی مراجع تقلید اصلی شیعه محسوب میشوند.
برای فقهای حوزههای علمیه، تقویم قمری محوریت بیشتری داشته و بیش از دو سال پیش که آیتالله صافی طبق تقویم قمری به صد سالگی رسید، مجله «تقریرات» گزارشی از زندگی و کارنامه این مرجع تقلید را منتشر کرد. این گزارش با این خبر آغاز شده بود که آیتالله صافی با وجود آنکه صد سال قمری سن دارد، اما هنوز پیگیر مسائل علمی روز است، اخبار متنوع جامعه را میخواند، از تازههای نشر خبر دارد و مهمتر آنکه یادداشتهای روزانه درباره مسائل و اخبار مختلف مینویسد. هرچند جلسات درس وی سه سال است که برگزار نمیشود.
کهنسالترین مرجع تقلید شیعه که متولد ۱۳۳۷ قمری (۳۰ بهمن ۱۲۹۷ش) در شهر گلپایگان است، در یک دهه گذشته، بیش از پیش بهعنوان یکی از فقهای سنتگرا و حساس نسبت به حفظ ظواهر شرعی شناخته شده است. اگر دهه شصتیها و دهه هفتادیها آیتالله صافی را با حساسیتهایش نسبت به حجاب، منع وزیر شدن زنان، تفکیک جنسیتی، عدم اختلاط زن و مرد، عدم حضور زنان در ورزشگاهها، حرمت مطلق موسیقی و مخالفت با فلسفه و عرفان اسلامی میشناسند، دهه پنجاهیها نام آقای صافی را در جریان حضور هشت سالهاش بهعنوان اولین دبیر شورای نگهبان و تنشهایی که با دولت و مجلس چپگرای دهه شصت داشت بهخاطر میآورند و نسل قبلتر نیز او را بهعنوان داماد مرحوم آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی و مهمترین منتقد کتاب «شهید جاوید» میشناسند که با تألیف کتاب «شهید آگاه» بهعنوان سخنگوی برجستهترین منتقدین کتاب صالحی نجفآبادی در برابر آن قد علم کرد.
آقای صافی از شاگردان برجسته و نزدیک مرحوم آیتالله بروجردی و داماد مرحوم آیتالله سید محمدرضا گلپایگانی بود و پس از اقامه نماز بر پیکر مرحوم گلپایگانی در آذر ۱۳۷۲ بهعنوان یکی از مهمترین مراجع تقلید شیعه در ۲۵ سال اخیر مطرح بوده است.
او طی نیمقرن گذشته دغدغههای کلامی و اعتقادی پررنگی داشته و با تألیف بیش از صد جلد کتاب که بیشتر آنها در حوزه مسائل اعتقادی شیعه است، بهعنوان یک نویسنده پرکار شیعی شناخته میشود. دو کتاب «منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر» و «شهید آگاه» تألیفات اثرگذار وی بوده که اولی را به توصیه آیتالله بروجردی درباره امام دوازدهم و دومی را در نقد شهید جاوید و درباره امام سوم شیعیان نوشته است. التعزیر؛ احکامه و حدوده و بیان الاصول نیز دو اثر مهم فقهی و اصولی این مرجع تقلید شیعه است.
نقطه عطف اندیشه آیتالله صافی در کتاب فقهی مشهورش درباره تعزیر قابل ردیابی است که صریحاً خواستار تحدید اختیارات حاکمان غیر معصوم شده است (التعزیر؛ احکامه و حدوده، ج۱، صص۹۹ و ۱۰۰). روایت سعید حجاریان از فرایند تشکیل وزارت اطلاعات نیز میتواند مؤید التزام عملی آقای صافی به همین دیدگاه باشد (ایسنا، ۱۵ شهریور ۸۴، کد خبر: ۸۴۰۶-۰۶۵۰۱).
میتوان نتایج عملی این مبنا را در استعفاهای آیتالله صافی از شورای نگهبان هم ردیابی کرد. نخستین استعفا در ۲۲ مهر سال ۶۰ که مورد پذیرش امام خمینی قرار نگرفت و آقای صافی بهعنوان نخستین دبیر شورای نگهبان در جمهوری اسلامی به فعالیت خود ادامه داد. اما دومین استعفا در ابتدای تیر ۶۷ منجر به خروج کامل آقای صافی از ساختار سیاسی جمهوری اسلامی شد. نخستین استعفا به افزایش اختیارات مجلس در بحث قانون اراضی شهری برمیگشت و دومین استعفا نیز به رفتار وزارت کشور با شورای نگهبان. در هر دو بار آقای صافی دغدغه تحدید قدرت را داشت.
دکتر حسین مهرپور؛ قائممقام آقای صافی از جلسه مشترک این شورا با امام گزارش داده که آیتالله صافی تقریباً با لحن گلهآمیز از دخالت امام به نفع مجلس در جریان قانون اراضی شهری گلایه کرده است(دیدگاههای جدید در مسائل حقوقی، ص۵۱).
آیتالله صافی از خرداد ۵۹ تا خرداد ۶۷ بهعنوان اولین دبیر شورا در ساختار تقنینی جمهوری اسلامی حضور داشت و سال ۵۸ نیز بهعنوان نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی، در تدوین دومین قانون اساسی تاریخ ایران ایفای نقش کرده بود. ایشان از سال ۱۳۶۷ برای همیشه از مناصب رسمی و حکومتی کنار گرفت و از آذر ۷۲ در شمار مراجع تقلید شیعه مطرح شد. در این ربع قرن مرجعیت، ایشان در عرصه اجتماعی دغدغه حفظ شریعت و در حوزه نیز دغدغه استقلال روحانیت را همواره مد نظر داشته است.