آیا داده‌های هوش مصنوعی در مباحث فقهی حجیت دارد؟

استاد حوزه علمیه ضمن اشاره به نحوه به کارگیری هوش مصنوعی در مطالعات فقهی تصریح کرد: اگر بتوانیم برنامه‌ درستی بنویسیم که کمترین اشتباهات را داشته باشد و مواد را درست در اختیار هوش مصنوعی قرار دهیم، می‌توانیم از هوش مصنوعی در مباحث فقهی بهره ببریم.

به گزارش شبکه اجتهاد، نشست «واکاوی فقهی داده‌پردازی در هوش مصنوعی» با سخنرانی حجت‌الاسلام و المسلمین رضا احمدوند در مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) برگزار شد که گزیده آن را به نقل از «ایکنا» می‌خوانید؛

هدف هوش مصنوعی تولید ماشین هوشمندی است که توانایی انجام وظایفی که نیازمند هوش انسانی است داشته باشد، یعنی هوش مصنوعی مانند انسان فکر می‌کند و این فکر بر اساس روش منطقی است. مرحوم مظفر فکر را عملیاتی در ذهن می‌داند که از معلومات حاصله برای به دست آوردن مطلوب خودش یعنی علم به مجهول استفاده می‌کند. بحثی که ما می‌خواهیم دنبال کنیم این است معلوماتی که در ذهن حاضر است در هوش مصنوعی به چه شکل است و اگر این معلومات در هوش مصنوعی بارگزاری شد دارای ارزش است یعنی در کارهای فقهی می‌توان به این روش کشف مجهولات تکیه کنیم؟

این معلوماتی که ذهن از آنها استفاده می‌کند یک روندی دارد. مثلا وقتی انسان درختی را می‌بینید این درخت توسط بینایی درک می‌شود، سپس تصویری از آن برداشته می‌شود و به ذهن داده می‌شود و در بخشی از مغز سپرده می‌شود. ذهن در برخورد بعدی با این تصویر به محض دیدن، آن را شناسایی می‌کند. بر این اساس روند داده‌پردازی و داده‌کاوی همان استخراج اطلاعات پنهان در حجم زیادی از داده‌ها است. یک وقت شما داده را به صورت خام در اختیار دارید که هیچ ارتباطی با هم ندارند ولی وقتی وارد تحلیل می‌شویم، میان آنها ارتباط برقرار می‌کنیم و در مرحله سوم علاوه بر کشف ارتباط بین داده‌ها، ارتباط فراتری میانشان ایجاد می‌شود.

داده، عامل اصلی حرکت تکنولوژی است

در بحث هوش مصنوعی و داده کاوی، ارزش اصلی بر عهده داده‌هاست. این داده‌ها هستند که نقش اثرگذار دارند. یکی از اندیشمندان غربی از داده تعبیر به نفت می‌کند همانطور که در انقلاب صنعتی، نفت نقش مهمی داشت امروز هم داده عامل اصلی حرکت تکنولوژی است. اگر بخواهیم هرمی برای داده‌کاوی ترسیم کنیم پایه اصلی آن، داده‌ها هستند. داده‌ها که جمع آوری شدند بعد از جمع آوری کنترل می‌شوند، کدگذاری می‌شوند، ارتباط میانشان کشف می‌شود و در مرحله بعدی نوبت به استخراج و تحویل آنها به عنوان دانش است.

عموم مباحث مربوط به داده‌کاوی در بحث‌های بازاریابی و اقتصادی مورد بررسی قرار گرفته و هیچ کسی نیامده داده‌کاوی را در علم دیگری توضیح دهد. من ابتدا داده‌کاوی را در بحث بازاریابی نشان می‌دهم و بعد به کاربرد آن در فقه اشاره می‌کنم. اولین مرحله داده کاوی هدف‌یابی است. مثلا شما صاحب فروشگاه هستید و می‌بیند فروش شما کاهش یافته و فروش رقیب شما افزایش پیدا کرده است. این مرحله هدف‌یابی است. دومین مرحله درک داده‌ها است یعنی آنها چه کار کردند که به این افزایش فروش رسیدند. شما از تحلیل داده‌ها در این رابطه الگویی به دست می‌آورید و وارد عمل می‌شوید.

نتیجه کاربست داده‌کاوی در مطالعات فقهی

حالا چگونه داده‌کاوی را در بحث فقهی پیاده کنیم؟ خیلی از مباحثی که ما در حوزه با آن مواجه هستیم و جنبه نوآورانه دارد از این روش داده‌کاوی استفاده کرده است. مثلا در بحث کتاب الحج بحث است که اگر یکی از مخالفان شیعه مستبصر شد عباداتی که در گذشته انجام داده است مثل حج صحیح هست یا نه. آیت‌الله فاضل لنکرانی در این بحث از قاعده الزام استفاده می‌کند و می‌گوید اگر او در گذشته بنا بر مذهب خودش عباداتی انجام داده است صحیح بوده و در اینجا حکم به صحت می‌کنیم. قاعده الزام در روش فقهای گذشته اصلا چنین کاربردی نداشته. محل استفاده قاعده الزام جایی است که مخاصمات قضایی اتفاق افتاده باشد و بر اساس این قاعده بخواهیم وفای طرفین معامله را اثبات کنیم ولی ایشان در این زمینه داده‌کاوی کردند؛ کتب فقهی را مورد بررسی قرار دادند و اطلاعاتی به دست آوردند که نشان می‌دهد قاعده الزام در تصحیح عبادات مخالفین قابل استفاده است.

آیت‌الله فاضل لنکرانی می‌گفتند شرایع الاسلام قرآن فقه است. ایشان چطور به این نتیجه رسیدند؟ باید کتاب شرایع را از لحاظ داده‌کاوی مورد بررسی قرار دهیم، ببینیم این کتاب از لحاظ داده‌ها چه ویژگی‌هایی دارد. اینگونه می‌توانیم تمایز این کتاب را پیدا کنیم و بر اساس این تمایز یک الگوریتم تعریف کنیم که هر کس می‌خواهد در مسائل فقهی کتاب بنویسد از همین کتاب استفاده کند.

از آیت‌الله بهجت چنین نقل می‌کنند فقیه کسی است که فتوا بدهد و دنبال احتیاط نباشد. ما در بحث داده‌کاوی باید ببینیم جایی که موجب می‌شود فقیه دنبال احتیاط برود کجا است و از این به الگویی برسیم و در فقاهت خودمان استفاده کنیم. اینها مباحثی است که در سایه داده‌کاوی به دست می‌آید. اگر داده‌کاوی درست داشته باشیم می‌توانیم به یک برنامه و الگو برسیم و روش نوین فقهی ایجاد کنیم.

سوالی که مطرح می‌شود این است؛ داده‌هایی که توسط هوش مصنوعی جمع‌آوری و تحلیل می‌شود چه میزان اعتبار دارد؟ مثلا اگر کتاب شرایع را به هوش مصنوعی بدهیم و هوش مصنوعی تحلیل کند که نویسنده این کتاب از این اصول و ویژگی‌ها استفاده کرده است، شما به عنوان یک فقیه می‌توانید از این داده‌هایی که هوش مصنوعی در اختیار شما قرار داده است استفاده کنید یا نه؟ حجیت داده‌هایی که توسط هوش مصنوعی به دست آمده به چه میزان است؟

جواب این سوال به بحثی برمی‌گردد که اول عرض کردم یعنی هوش مصنوعی قرار است به جای انسان تفکر کند. در روند تفکر دو شرط اساسی داشتیم یک جنبه مادی و یک جنبه صورت. هوش مصنوعی به عنوان یک مشابه تفکر انسان قرار است در این دو زمینه از انسان اطلاعات بگیرد. اگر شما از داده قطعی استفاده کردید نتیجه‌ای که هوش مصنوعی به شما می‌دهد برهانی و یقینی است ولی اگر از داده ظنی استفاده کردید، داده‌ای که هوش مصنوعی در اختیار شما قرار می‌دهد ظنی است. شما نمی‌توانید داده ظنی در اختیارش بگذارید ولی نتیجه قطعی بگیرید. پس نظر من این است اگر بتوانیم برنامه‌نویسی درستی ایجاد کنیم که کمترین اشتباهات را داشته باشد و مواد را درست در اختیار هوش مصنوعی قرار دهیم می‌توانیم از هوش مصنوعی در مباحث فقهی بهره ببریم.

در خبرنامه سایت عضو شوید و آخرین مطالب سایت را در صندوق ایمیل‌تان دریافت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا