جاریِ شب قدر

شب‌‌‌ها و روزها ـ به لحاظ حقیقت ذات ـ یکسانند و به لحاظ تعلّق به خالق، در فضیلت، برابر. اما گاهی به لحاظ متعلّقی شریف، شبی، قدرِ کلان می‌بیند و بر صدرِ زمان می‌نشیند. از آن پس، رنگ تیره‌‌ی شب، که تمثال سیاهی و تباهی بوده، از رنگ سپیده‌‌ی صبح، برتر می‌شود و سَلَامٌ هِی حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ.

یکی از مهمترین، بلکه مهمترین شب سال، «شب قدر» است. اهمیت این شب به حدی است که در لسان خالق، از هزار ماه برتر دانسته شده (خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ) و برای اشاره به اهمیت عمل در آن، در همنوعانش پنهان شده است، به نحوی که با این که «لَیلَهٌ» است [تنوین وحدت]؛ یعنی «یک شب» اما در ارتکاز و اندیشه‌‌ی متشرعه، «لیالی» (شب‌‌‌ها ) خطور می‌کند.

در این نوشتار، با استفاده از «بَابٌ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ» از جلد ۴ از صفحه‌‌ی ۵۶ کتاب کافیِ مرحوم کلینی، اطلاعاتی از این شب پر قدر، خدمت گرامیان به عرض می‌رسد، به این امید که قدر شبهای دیگر را نیز بدانیم و در شکوفائی عقل و جان خویش در لحظه‌‌‌ها ی ملکوتیِ خلوت با خالق هستی بکوشیم.

شب قدر در روایات کافی

۱- یکی از دو شب ۲۱ و ۲۳

به جهت اهمیت شب قدر، پرده از چهره‌‌ی این شب برداشته نشده و در ابهام بین یکی از دو شب ۲۱ و ۲۳ ماه مبارک رمضان باقی مانده است.

از امام صادق علیه السلام در تعیین شب قدر سؤال شد. امام به یکی از شب ۲۱ و ۲۳ ماه رمضان ـ بدون تعیین ـ اشاره کرده است (احادیث ۱ و ۲).

۲- اهمیت عبادت در شب قدر

در انجام عبادت در آن شب، تأکید شده است (حدیث ۲).

به نظر می‌رسد سؤالِ جویندگان، برای درک شب قدر، برای انجام عبادت در آن و رسیدن به ثواب بوده است (نک: کتاب من لا یحضره الفقیه، ج ۲، ص ۹۷، ح ۱۸۳۴). بنابراین «درک شب قدر» ـ والله اعلم ـ به معنای فهمیدن زمان خاص آن و إحیا و عبادت در آن است و معنائی مانند فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْیصُمْهُ [۱۸۵ بقره] دارد.

۳- فضیلت عبادت در شب قدر

اگر چه حقیقت این شب را کسی غیر از صاحب این شب نمی‌داند (وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیلَهُ الْقَدْرِ)، اما درباره‌‌ی فضیلت عبادت در شب قدر، از عبارات قابل فهم استفاده شده است: همانطور که شب قدر بهتر از هزار ماه است، عبادت در شب قدر، بهتر است از عبادت در هزار ماه (هشتاد و سه سال و چهار ماه) که شب قدر در آنها نباشد (احادیث ۴ و ۶).

۴- حادثه‌‌ی مهم شب قدر

شب قدر، ظاهراً، دارای شرافتی جدای از شرافت نزول قرآن در آن دارد، زیرا قرآن در شب قدر نازل شده («إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَهِ الْقَدْرِ» و «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیلَهٍ مُبَارَکَهٍ») نه این که به جهت نزول قرآن شب قدر نامیده شده است. بدین ترتیب، «تورات» در شب ششم، «انجیل» در شب دوازدهم، «زبور» در شب هجدهم و «قرآن» در شب قدر نازل شده اند (حدیث ۵).

۵- جریان شب قدر

در اندیشه‌‌ی شیعی، برپائیِ شب قدر، إحیایِ یک سالگرد مانند شب میلاد امام زمان علیه السلام یا شب بعثت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیست، بلکه إحیای یک جریان مستمرّ است (اشاره به «تَنَزَّلُ» و «سَلَامٌ» در سوره‌‌ی قدر). بنابراین شب قدرِ شیعی، هر سال تکرار می‌شود و شیعیان در آن، إحیاء می‌گیرند، نه این که تمام شده باشد و به یاد آن، إحیاء بگیرند (حدیث ۶).

۶- شب تقدیر و مشیّت

شب قدر را می‌توان به یک طرح کلی از برنامه‌‌ی زمانبندی شده در طول یک سال، تشبیه کرد. لذا شب قدر، شب تقدیر و سرنوشت نیز هست و آن را می‌توان اول و آخر سال نیز نامید (احادیث ۳، ۶، ۹ و ۱۱).

بنابراین اگر انسان در این شب عبادت کند، گویا برنامه‌‌ی کلّیِ عبادی برای طول سالِ خود نوشته است و آن کسی پیروزِ سرنوشت است که طرح کلّیِ عبادتش را، که در این شب ارائه کرده، در طول سال اجرا کند.

 


نویسنده: محمد بَنَکی

منبع: سایت اینترنتی شبکه اجتهاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا