نقش رسانه در الگوسازی و نهادینه کردن باورها و هنجارها امری پوشیده و قابل کتمان نیست. همه می دانند و باور دارند که رسانه ها نقش فعالی در این زمینه دارند و برعکس آن هم، امکان دارد که رسانه ها اگر شناخت درستی از اهداف و سیاستگذاری های فرهنگی جامعه و حکومت نداشته باشند یا در نسبت خود با دین و اهداف دینی دچار خطا شوند، بحران فرهنگی و عقیدتی غیر قابل جبرانی را خواهند ساخت که این بحران تا زمانی که از سوی صاحب نظران و مسؤولان چاره اندیشی شود، اثرات خود را بر اندیشه و رفتار اعضای جامعه خواهد گذاشت.
ارائه اطلاعات درست از اندیشه ها و اعتقادات دینی از سوی رسانه ها می تواند جامعه را بیشتر با آرمان ها و اخلاق دینی آشنا سازد. همانطور که ارائه اطلاعات غلط و نادرست از این اندیشه ها جامعه را فرسنگ ها از این اخلاق و آرمان ها دور می سازد و اعضای جامعه را به قهقرا می کشاند.
نقش رسانه ها در تبلیغ اندیشه های درست اجتماعی و اخلاقی در جامعه دینی الزاماً می بایست با شناخت از مفهوم جامعه دینی و عمق اندیشه های دینی باشد تا به خرافه گرایی و ترویج اندیشه های قشری و ظاهری کشیده نشود و جامعه را از این نظر گرفتار بحران نسازد.
در مورد بحث از ضرورت رسانه دینی همانطور که روشن و مبرهن است، بستر نظریات متعدد و زاویه نگاه های پیچیده ای می باشد و مباحث مهمی در این زمینه مطرح شده است. رسانه در قالب ترکیبی جدید، پیچیده، چند لایه و درهم تنیده، حجم قابل توجهی از موضوعات و مسائل قابل مطالعه را در دستور کار پژوهشگران قرار داده است. این حوزه همچنین به دلیل کثرت ابعاد، شاخه های علمی گوناگونی را هرچند با نسبت های متفاوت در قالب طیفی از مطالعات مشترک و میان رشته ای درگیر ساخته است.
دو مفهوم ترکیبی نسبتا پر بسامد «دین رسانه ای» و «رسانه دینی» با معانی متفاوتی که از کاربرد آنها اراده می شود، از رهگذر توجه به نحوه ارتباط و تلائم دین و رسانه یا فرهنگ دینی و رسانه پدید آمده اند. اگر بخواهیم در این رابطه سخن جدی بزنیم با استناد به صحبت های حضرت آیت الله جوادی آملی بدین مضمون که اگر در عصر حاضر پیامبری مبعوث می شد، قطعا از قدرت رسانه استفاده می کرد، می توان ضرورت و اهمیت مساله را به خوبی متوجه شد.
در رابطه با نسبت این موضوع با دین نیز در یک نگاه کارکردگرایانه، می توان گفت که رسانه ظرفیت بسیار بالایی دارد و می تواند در خدمت یا خیانت دین واقع شود. به اصطلاح رسانه، یک سکه دو رو است و هیچکس در موقعیت و عصر حاضر نمی تواند دین را بی طرف و بیگانه نسبت به رسانه نگه دارد.
یا باید از رسانه استفاده مطلوب شود که لازمه اش فهم مطلوب از رسانه است که در این صورت رسانه در خدمت دین قرار می گیرد و اگر ساکت باشد، منجر به خیانت به دین خواهد شد چراکه یکی از لایه های فرهنگی جدی و اثرگذار، دین است. چگونه ساکت و بدون گزند، رسانه می تواند از کنار دین عبور نماید. این امر ممکنی نیست و انتظار آن را هرگز نخواهیم داشت.
در تحلیل وضعیت فعالیت رسانه ای در کشور، بنده شبکه های اجتماعی را تاثیرگذارتر از رسانه ملی می بینم. اصل موفقیت شبکه های اجتماعی هم به خاطر این است که مسائل مردم را تشخیص داده اند و بر آنها سوارند. این فهم مساله مردم بسیار مهم است و مسائل آن چیزهایی که مردم با آنها درگیر هستند و دغدغه آن را دارند. شبکه های اجتماعی با این رویکرد انصافا و بدون تعارف توانسته اند جریان سازی نمایند.
منبع: پایگاه تخصصی فقه جکومتی وسائل