روز اسناد ملی و میراث مکتوب گرامی باد / بازسازی متون حدیثی و مشکل کتاب میراث مکتوب شیعه از سه قرن نخستین هجری

برای بازسازی متون حدیثی گذشته تنها انبار کردن نقل‌های یک راوی در موضوع کتابی که به او در فهارس نسبت داده‌اند راهکار اساسی نیست و اساساً علمی نیست. باری می‌دانیم فلان راوی شیعی کتابی داشته با عنوان صلات اما از کجا معلوم که همه احادیث موجود در آثار روایی بعدی به نقل از آن کتاب بوده است؟ اینجاست که بررسی شواهد تاریخی و بررسی تک تک روایات و سندها ضروری است. این کار بزرگی است که نیازمند پژوهش‌های گسترده‌‌ای در اسانید کتاب‌های حدیثی است اما پیش از ‌آن نیازمند ارائه دیدگاه‌های تئوریک و نظری درباره منطق اسانید کتاب‌های حدیثی شیعی هستیم.

شیوه بازسازی‌ها که چند سالی است متداول شده عموماً با این مشکل روبروست. البته بررسی شیوه‌های درست تنها با کاری مداوم و به کار گیری راه حل آزمون و خطای مستمر ممکن است. صرف اینکه فلان راوی فلان دسته احادیث را نقل کرده و یا از او در منابع نقل شده و چون می‌دانیم آن راوی در آن موضوع کتاب داشته راه حل نهایی برای بازسازی کتاب‌های حدیثی نیست.

این شیوه در واقع مبتنی است بر شیوه کتاب معجم رجال الحدیث مرحوم آیت‌الله خویی و طبقات الروات ایشان که ذیل نام‌ها روایات موجود در کتاب‌های اربعه با موضوعات آنها را طبقه بندی کرده‌اند. تازه شیوه ایشان این ارجحیت را بر کار برخی از محققان معاصر داشت که نام‌های مختلف راویان و اختلاف در ذکر نام‌ها را در اسانید با هم نمی‌آمیختند و می‌شود به راحتی اختلاف نام راوی را به حسب منابعی که از آن راوی نقل می‌کنند دید و مشاهده کرد. گاهی این اختلاف تعبیر در نام بردن از روات در اسانید خود راهکار خوبی برای تشخیص منبع اصلی نقل است.

در کتاب حسین مدرسی طباطبائی درباره میراث مکتوب شیعه، درباره بسیاری از روات به کتاب مرحوم آیت‌الله خویی ارجاع داده شده است، به ویژه آنجا که از یک راوی و اصل و یا کتاب او صحبت می‌شود. در همان چارچوب کلی حسین مدرسی تلاش کرده احادیث مختلف راویان را بر اساس نام کتاب‌های منتسب به آنها طبقه بندی کند. در واقع کتاب این نویسنده کار مرحوم آیت‌الله خویی در زمینه شناسایی منابع اسانید را تا اندازه‌‌ای تکمیل می‌کند.

منتهی چنانکه عرض شد این تنها قدم نخست است و کار کاملی نیست. مشکل اصلی اینجاست معلوم نیست هر حدیثی اگر از یک راوی در آثار بعدی نقل شده عیناً در کتابی که آن راوی درباره آن کتاب نوشته نقل شده باشد.

در اینجا ما نیازمند پژوهش مورد به مورد اسناد احادیث مرتبطیم و به ویژه و از آن مهمتر شناخت سنت‌های مختلف روایت یک متن در منابع بعدی. وانگهی از کجا معلوم که بخشی از این احادیث ساخته‌های بعدی و یا اضافات دیگران چه از روی خطا و یا به عمد نباشد. بنابراین ما نخست نیازمند بحث درباره اصالت کتاب‌ها و اصالت نقل قول‌ها هستیم. این کاری است که باید به عنوان قدم دوم و در دنباله کار عظیم معجم رجال الحدیث انجام دهیم.


نویسنده: حسن انصاری

منبع: شبکه‌ی اجتهاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا