پیامبر اعظم(ص) در جامعهای به رسالت مبعوث شدند که به سبب جهان بینی و ایدئولوژی صحیح، روابط اجتماعی آن با دشواریهای بسیاری دست و پنجه نرم میکرد؛ کینه، عداوت، رقابتهای ناسالم و کشمکشهای دایمی بین آنها جریان داشت. پیامبر اکرم (ص) در پرتو تعالیم اسلام، در مدتی نه چندان طولانی، آن جامعه منحط و گرفتار جهل و تباهی را متحول کردند تا ناامنی، هرج ومرج، فساد اجتماعی و درگیریهای قومی جای خود را به وحدت، امنیت، برادری، محبت و ایثار داد. بدون تردید، اندیشههای بلند و ارزشهای والایی که اسلام به ارمغان آورد در این جهت نقش اساسی داشتند؛ اما مهمتر از آن، نقش پیامبر (ص) به عنوان مفسر وحی و تجسم عینی تعالیم اسلام بود که آن اندیشهها و ارزشها را عینیت میبخشید.
اگر عربهای تازه مسلمان از نظر آگاهی به حدی نرسیده بودند که معارف عمیق اسلام را درک کنند؛ اما میتوانستند انسان کامل را ببینند و از او الگو بگیرند، از آنجا که سیره اجتماعی پیامبر خاتم (ص) درعصر حاضر نیز میتواند الگوی مسلمانان قرار گیرد و موجبات همدلی و وفاق آنان را فراهم کند، طی گفتگویی با علامه بزرگوار و استاد اخلاق، آیتالله عبدالله جوادی آملی فرازهای زندگی فردی و اجتماعی نبی مکرم را مورد بررسی و مداقه قرار دادهایم که در پی میآید.
در بررسی سیره اجتماعی زندگی رسول خدا (ص) وجوه برجسته اخلاقی به چشم میخورد که صداقت ایشان را به عنوان مصداق عینی تقوای باطنی حضرت، آن هم در عصر جاهلیت و تباهی پیش از ظهور اسلام معرفی میکند، حضرتعالی چه تحلیلی در این زمینه دارید؟
جوادی آملی: یکی از حقایق زندگی پیامبر خدا، زندگی سالم در محیط بی اخلاق و سرشار از تباهی عربستان است، ایشان در دوران پیش از اسلام به صداقت و امانتداری زبانزد عام وخاص بودند و این در حالی است که هنوز به رسالت عظیم خود مبعوث نشده بودند، اما پس از بعثت هم سیره اخلاقی حضرت در این زمینه جایگاه با ارزش تری نسبت به گذشته پیدا کرد و صداقت گفتار ایشان با آن زمینه ذهنی که در مردم عصر جاهلیت وجود داشت، زمینه گرایش بیشتر آنها را به حضرت فراهم کرد. پیامبر (ص) در معاشرت با مردم، صمیمی، صادق و بی آلایش بودند و از ظاهرسازی و خودنمایی دوری میکردند. ایشان نه خود اهل تصنّع و تکلّف بودند و نه اجازه میدادند دیگران با ایشان به صورت تصنعی و ساختگی رفتار نمایند، زیرا عدم صداقت در معاشرت، بنیان جامعه را بر هم میزند و روابط اجتماعی را از مسیر صحیح خارج میکند.
پیامبر (ص) اعلام میکنند: از شما برای این رسالت هیچ مزدی نمیخواهم و از متکلفان نیستم. آن حضرت اگر به کسی علاقه نداشتند، اظهار ارادت نمیکردند و با مخالفان خود نیز صادق بودند. هرگز درصدد جذب افراد مادیگرا و ظاهر بین نبودند. و در مقابل مقام قدسی و معنوی حضرت نیز مانع ارتباط صمیمی ایشان با دیگران نمیشد، چنانکه امیرمومنان (ع) در توصیف پیامبر (ص) فرمودند: پیامبر (ص) روی زمین مینشستند و غذا میخوردند و با تواضع، همچون بردگان، جلوس مینمودند و با دست خویش کفش و لباسشان را وصله میکردند. بر مرکب برهنه سوار میشدند و کسی را پشت سر خویش سوار میکردند.
و حضرت در زندگی و تعامل در کنار مردم سایر ادیان الهی در جامعه آن روز عربستان چه نکاتی را در نظر داشتند؟
جوادی آملی: پیامبر اعظم (ص)، اسلام را تنها دین حق و تنها راه مستقیمی میدانستند که خداوند متعال آن را شایسته پیروی میداند. اما یقین به حقانیت اسلام و اعتقاد به جهانی بودن آن، هرگز ایشان را به ستیز با پیروان سایر ادیان و مکاتب و تحمیل عقیده بر آنان وانداشت. بلکه حضرت برای زندگی با مردم، از هر کیش و مذهب، برنامه خاصی داشتند و همگان را به زندگی مسالمت آمیز در کنار یکدیگر دعوت میکردند و گواه این مساله برنامهای است که حضرت در هنگام ورود به مدینه، دنبال کردند.
ایشان وقتی به مدینه وارد شدند، ترکیب جمعیت آن روز مدینه نامتناسب بود و گروههایی از یهودیان و بت پرستان در آنجا زندگی میکردند. مسلمانان مکه نیز به آنان اضافه شدند. این وضع ممکن بود حادثه آفرین باشد، از این رو، پیمان نامهای نوشتند که بزرگترین قرارداد در تاریخ اسلام خوانده میشود. این قرارداد حقوق گروههای مختلف ساکن یثرب را معین و زندگی صلح آمیز جمعیت شهر اعم از مسلمان و غیر مسلمان را در نهایت نظم و عدالت مورد نظر قرار داده بود. حضرت بر اساس این پیمان، که با اهل یثرب بستند، زندگی همراه با آرامش را برای آنان فراهم آوردند و تا زمانی که آنان پایبند قرارداد بودند، در کنار مسلمانان زندگی آرامی داشتند و حتی اهل کتاب آزادانه مراسم مذهبی خود را انجام میدادند.
پیامبر (ص) با گروههای مختلفی از یهودیان، مسیحیان و مشرکان پیمان صلح امضا کردند و درباره رعایت حقوق گروههایی که با مسلمانان عهد و پیمانی دارند. فرمودند: آگاه باشید! کسی که به معاهدی که همپیمان مسلمان است ظلم کند و یا ضرری به او بزند و یا او را به کاری وادارد که فوق توان اوست و یا چیزی را بدون رضایت وی بگیرد، روز قیامت من بازخواست کننده او خواهم بود. بنابراین، پیامبر(ص) حتی بامشرکان بت پرست، که با نظام دینی و مسلمانان دشمنی نمیکردند، زندگی مسالمت آمیز داشتند، به گونهای که دوست و دشمن به ایشان علاقه مند بودند.
در بدو شکل گیری جامعه نوپای اسلامی، پیامبر (ص) برای تامین عدالت اجتماعی میان آحاد جامعه چه تدابیری را در نظر گرفتند؟
جوادی آملی: همان طور که میدانیم، یکی از اصولی که پیامبر اعظم (ص) در روابط اجتماعی خود به آن پایبند بودند و در حق دوست و دشمن، مسلمان و کافر آن را رعایت میکردند، عدالت و حق مداری بود. آن حضرت ظلم به هر کس را به هر نحو، زشت و ناپسند میدانستند. اساساً یکی از اهداف مهم نبی مکرم همانند پیامبران سلف، برقراری عدالت در تمام سطوح جامعه و متوازن ساختن ساختار اجتماعی در میان مردم بود. چنانکه حضرت در پیامی عدالت اجتماعی را در میان مردم این چنین تبیین فرمودند:ای مردم! من خود به آنچه خداوند از کتاب نازل کرده است ایمان دارم و مامور شده ام بین شما عدالت برقرار کنم؛ پروردگار ما و شما همان خدا است. نتیجه اعمال ما عاید خودمان میشود و از شما هم عاید خودتان. هیچ حجتی بین ما و شما نیست. خدا بین ما را جمع میکند و بازگشت همه به سوی اوست.
حضرت در تحقق عدالت اجتماعی طبقه بندیهای جامعه را از میان برداشتند و در تقسیم بیت المال بین فقیر و غنی به مساوات برخورد کردند ایشان برابری و مساوات انسانها را به عنوان شعار خود مطرح کرده و میفرمودند: از زمان آدم تاکنون، همه انسانها مثل دندانههای شانه با هم برابرند.
پیامبر(ص) ضمن مخالفت با معیارهای برجستگیهای طبقاتی، تقوا را به عنوان مهمترین رکن برتری انسانها بر یکدیگر، معرفی کردند، چنانکه قرآن کریم بصراحت به این مساله تاکید دارد کهای مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیرهها و قبیلهها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید. اینها ملاک امتیاز نیست. گرامی ترین شما نزد خداوند باتقواترین شماست. وآنگاه هم که حضرت قدرت سیاسی را در حجاز به دست گرفتند و قبایل مهم به اسلام گرویدند، همان منطق روزهای نخست بعثت را تکرار کردند. در همین زمینه، درخواست برخی از مشرکان صاحب نفوذی که اسلام آوردن خود را به فاصله گرفتن آن حضرت از مسلمانان فقیر مشروط میکردند، نپذیرفتند و کلام خدای متعال را پیروی نمودند که در قرآن کریم چنین فرمان داده است: و کسانی را که صبح و شام خدا میخوانند و جز ذات پاک او نظر ندارند، از خود دور مکن، نه چیزی از حساب آنها بر توست و نه چیزی از حساب تو بر آنها، که اگر آنها را طرد کنی از ستمگران گردی.
پیامبر اکرم(ص) در تحقق عدالت اجتماعی، چه رهنمودهایی را به کارگزاران خود ارایه کردند؟
جوادی آملی: رسول خدا (ص) برای برقراری عدالت اجتماعی، کارهای زیادی انجام دادند. یکی از آنها، که اهمیت وافری در این جهت داشت، تشکیل حکومت اسلامی بود. در منطق پیامبر (ص)، فلسفه تشکیل حکومت چیزی جز احیای تعالیم اسلام و اجرای عدالت در جامعه نبود. از این رو، یکی از سفارشهای مهم آن حضرت به کارگزاران حکومتی شان، اجرای عدالت بود. نمونهای گویا از این حقیقت، فرمان حضرت به عمروبن حازم، حاکم یمن، است. پیامبر اکرم (ص) به وی فرمان دادند طرفدارحق باشد؛ همان گونه که خدا بدان دستور داده است و در انجام آن از هیچ تلاشی فروگذار نکند.
از آنجا که پیامبر خاتم (ص) اهتمام ویژهای بر عفو، رحمت و گذشت داشتند، جنابعالی در تبیین این مساله به چه نکات ارزندهای اشاره میفرمایید؟
جوادی آملی: یکی از اصول اخلاقی پیامبر اکرم (ص) در عرصههای اجتماعی، عفو و گذشت در حقوق شخصی است. آن حضرت در مواردی که چشم پوشی از جرم موجب تنبّه و بیداری مجرم و تربیت و هدایت وی میگردید از حقوق شخصی خود صرف نظر میکردند و عفو مینمودند. پیامبر (ص) وقتی با اقتدار وارد مکه شدند، همه کسانی را که به ایشان ستم کرده بودند، عفو کردند و از هیچ کس انتقام نگرفتند. با آنکه قریش و مشرکان مکه از آغاز ظهور اسلام تا آن روز در مورد رسول خدا (ص) از هر گونه دشمنی و آزار فروگذار نکرده بودند. در مقابل ابوسفیان که گفت: «الیوم یوم الملحمه.» اعلام کردند: «الیوم یوم المرحمه.» و فرمودند: امروز بر شما سرزنشی نیست. خدا شما را میآمرزد و او مهربانترین مهربانان است.
بروید، شما آزادشدگان هستید. ابوعبدا… جدلی میگوید: گویی به پیامبر مینگرم که همانند پیامبری از پیامبران بود که قومش او را زدند و خونینش کردند و او در حالی که خون از چهره اش میزدود، میگفت: «خدایا! از قوم من در گذر که آنها نمیدانند. پیامبر اکرم (ص) مظهر رحمت حضرت حق بودند و نسبت به همه انسانها خیرخواهی مینمودند و این همه نیکی جز در وجود مقدس پیامبر خدا در شخصیت هیچ فردی در آن دوران افوق اخلاقی، دیده نشده است.