حوزه علمیه خراسان از مدارس و کانونهای شیعی است که در نهضت علمی امامیه، نقش مهمی ایفا کرده است. حوزه مشهد امروزه بعد از حوزههای علمیه نجف و قم از حوزههای بزرگ شیعه به شمار میرود و شمار بسیاری از طلاب علوم دینی در آن مشغول به تحصیلاند. دورههای مقدمات و ادبیات، سطوح و سطوح عالی این مرکز علمی و فرهنگی از شهرت برخوردار است. با این وصف سالهاست که جمع کثیری از نخبگان این حوزه به حوزههای قم و نجف هجرت میکنند و بسیاری از آنها نیز در آن دیار ماندگار شده و دیگر بازنمیگردند. استاد سید محمود مدنی بجستانی، یکی از همین نخبههاست که سالهاست در خارج از مشهد، به تدریس و مدیریت علمی مشغول است. آخرین مسؤولیت وی، مدیریت جامعهالزهراء (س) است. او در این باره معتقد است مشکل مهاجرت نخبگان از حوزه خراسان نه تنها معضل نیست بلکه مزیت این حوزه است، اما این امر نباید به خالی شدن این حوزه از اساتید معتبر منجر شود. او همچنین در رابطه با چرایی افول حوزه مشهد نیز نکات جالبی را بیان کرد. مشروح گفتگو با استاد خارج فقه و اصول حوزه علمیه قم از نگاه شما میگذرد.
اجتهاد: چرا غالب نخبگان حوزه مشهد از این حوزه به قم و اخیراً نجف هجرت میکنند؟
مدنی: دو نگاه به مسئله هجرت نخبگان از حوزه خراسان به سایر حوزهها میتوان داشت. یک نگاه، تعبیر به فرار مغزها و نخبگان است ولی میتوان به آن نگاه مثبت هم داشت؛ زیرا بهترین صادرات نیروی انسانی و ظرفیتهای انسانی برای غنابخشی به حوزههای دیگر است. لذا همه این جنبه را منفی نمیتوان دید. اگر حوزه خراسان حضرت آیتالله سیستانی را به نجف صادر کرده است، افتخاری برای حوزه خراسان به شمار رفته و این حوزه ضایع نشده و چیزی را هم از دست نداده است. همچنین مقام معظم رهبری که از حوزه خراسان به تهران هجرت کرده و امروز در تهران در این جایگاه هستند، ضایعهای برای حوزه خراسان به شمار نمیرود؛ چراکه چیزی را از دست نداده بلکه چیزی را به دست آورده است. این بُعد نباید سبب یاس و ناامیدی گردد.
نکته بعد این است که اگر هجرت نخبگان به نحوی گردد که خود حوزه خراسان از ظرفیتهای لازم خالی شود، یعنی آنچه مورد نیاز این حوزه بزرگ و کهن است دیگر وجود نداشته باشد، خسارت است؛ چراکه کمکم موجب ضعف حوزه خواهد شد و درنهایت آن بالندگی و رشد و توسعه سابق را نخواهد داشت. اگر در حوزه خراسان چند درس خارج قوی و زنده و پربار باشد، فضلایی که پرورش مییابند میتوانند به حوزههای دیگر هم بروند؛ اما اگر حوزه خراسان از اساتید خارج و پایهای خالی شود خسارت است و باید برای آن علتیابی و ریشهیابی نمود. ممکن است گفته شود در حوزه خراسان زمانی آیتالله میلانی یا قبلتر بزرگانی چون آقامیرزااحمد و محمد کفایی بودهاند؛ اما این مقایسه ما را بهاشتباه نیندازد چراکه همه حوزهها دچار خسارت شدهاند و این امر منحصر به حوزه خراسان نیست. شخصیتهای بزرگی در نجف مثل مرحوم نائینی، کمپانی و…بودهاند و اکنون چنین اشخاصی در آن سطح نداریم. در قم هم شخصیتهایی چون آیتالله محقق داماد، آیتالله بروجردی، سید محمدتقی خوانساری بودهاند، ولی اکنون در آن سطح چنین بزرگانی را نداریم. حوزه دچار فقر نیروی انسانی بهطورکلی هست، اما اینکه علت فرار این نخبگان به حوزههای دیگر چیست و این هجرت، هجرت ضایع بار تلقی میشود، این است که از این نیروها استفاده شایسته نمیشود.
اجتهاد: برخی وجود یک مرجع تقلید در این شهر را موجب مهاجرت نخبگان به مشهد میدانند؛ اما هجرت مراجعی همچون آیات میلانی، عزالدین زنجانی و … به مشهد نیز نتوانست این امر را محقق کند بلکه حتی حضور ایشان در مشهد، موجب تضعیف مرجعیتشان هم گردید. دلیل این امر چیست؟
مدنی: شاید این تعبیر درستی باشد که بگوییم کنار خورشید امام رضا علیهالسلام ستارهها کمنور باشند؛ چراکه مرکز توجه آنجاست. ولی اینکه وجود مرجع تقلید در مشهد حلکننده مشکل باشد، این احساس وجود ندارد. کما اینکه آمدن آنها موجب تضعیفشان هم باشد نادرست است. نسبت به اینکه آمدن مرجع مشکل را حل کند، میتوان گفت که اگر مرجعی بیاید و در کنار آن ظرفیتهایی فعال شود که حوزه خراسان احساس امید و نشاط در رشتهها و زمینههای مختلف کند، وجود چنین مرجعی میتواند مفید باشد؛ اما اگر صرف مرجعی باشد که چنین زمینههای مفید را آماده نکند، مشکل حل نخواهد شد. پس مشکل ما ایجاد آن زمینهها است. آقای میلانی وقتی از عراق به خراسان آمدند، برنامههای اصلاحی که ایشان داشتند برنامههای عمیق و بلندی بود که ظرفیت آن در مشهد آماده نبود و چون آماده نبود به نتیجه هم نرسید؛ بنابراین نتیجه میگیریم که ما نیازمند یکقطب و رکن و اشخاصی هستیم که این ظرفیتها و زمینهها را ایجاد نمایند. حال اگر در قالب یک مرجع تقلید باشد، چهبهتر و اگر نباشد هم میتوان باشخصیتهای معتمد و توانمند علمی در غیر سطح مرجعیت، سازمانها و نهادهایی تحقیقی و پژوهشی را ایجاد و عهدهدار شد. با این امور میتوان این نشاط را در حوزه ایجاد نمود.
اجتهاد: آیا بهتر نیست حوزه مشهد عنان فقه و اصول را به قم و نجف واگذار کند و همانطور که پیش از این به ادبیات عرب شهره بود، امروز نیز خود را (با توجه به نشوء برخی مکاتب کلامی در مشهد) در دانشی مانند کلام متمایز کند؟
مدنی: فقه و اصول ستون فقرات حوزه است. اگر فقه و اصول تضعیف شود، کل حوزه تضعیف خواهد شد. لذا معتقد نیستم که فقه و اصول واگذار به حوزههای دیگر شود و مشهد در ادبیات متمرکز شود. قبلاً هم مشهد در ادبیات متمحض نبود. مشهد پایگاه فقه و اصول هم بود، اما ادبیات را قویتر و شایستهتر از سایر حوزهها کار میکردند. لذا بروز و ظهور آن در خراسان بیشتر بود والا فقه و اصول را به دیگران واگذار نکرده بود. آقای میلانی شاگرد بزرگ آقای کمپانی، نظرات ایشان را مطرح میکرد. قبل از مرحوم کمپانی، آقامیرزااحمدکفایی و آقا میرزامحمدکفایی در درس آخوند، حاشیه بر کفایه میزد و در مشهد مطرح بود. حتی جنبه فلسفی و ضد فلسفی هم وجود داشت. بالاخره این جدال زنده در حوزههای دیگر نبود؛ بنابراین حوزه خراسان هم درزمینهٔ کلام و هم در زمینه فقه و اصول باید کار را جدی بگیرد. البته مزیت نسبی که حوزه خراسان در ادبیات داشته است و امروز همه حوزهها به این نتیجه رسیدهاند که در این خصوص ضعف داشته و نیاز دارند، این حوزه باید آن را بهعنوان مزیت نسبی خود حفظ کند.
اجتهاد: چگونه میتوان از مهاجرت نخبگان مشهدی به قم و نجف جلوگیری کرد و یا لااقل ایشان را نسبت به بازگشت پس از اتمام دوره تحصیل، قانع نمود؟
مدنی: اگر آن بخش منفی را بخواهیم جلوگیری کنیم، باید ظرفیت بهکارگیری اشخاص و توانمندیهای آنان را فراهم کرد. آنها وقتی احساس کنند که در جوار امام رضا علیهالسلام میتوانند تألیف و تحقیق داشته باشند و مؤثر واقع شوند، محقق میمانند. اکنون در سراسر خراسان، مدرسین زیادی داریم که از شهرهای دیگر میآیند درصورتیکه خود حوزه خراسان میتواند آنها را تأمین کند و با بازآموزی مداوم اینها را رشد دهد. با ایجاد این ظرفیت و زمینهها میتوان ماندگاری فضلایی که موردنیاز در حوزه مشهد هستند را تأمین کرد.
منبع: سایت اینترنتی شبکه اجتهاد