علل انتخاب استراتژی زیبا، در قالب دانشگاه
امام صادق (ع) در سال صد و چهارده (۱۱۴) به امامت رسید.
دوران امامت او مصادف بود با اواخر حکومت امویان که در سال ۱۳۲ به عمر آن پایان داده شد و اوایل حکومت عباسیان.
به عبارت دیگر:
دوران امامت امام صادق (ع)، مصادف و مواجه شد با عصری که سلسله سیاه (۴۱- ۱۳۲) نود و یک ساله بنی امیه در حال فروپاشی بود و سلسله (۱۳۲- ۶۴۰) پانصد و دوازده ساله عباسیان در حال شکل گیری.
عصر امام صادق (ع)، منحصر به فرد بود.روزگاری که باید از آن به «عصر طلایی انقلاب علمی فرهنگی » نام برد.
۱- روزگاری که باقی مانده اموی، در حفظ مقام خویش و اعمال شهوات خود می کوشیدند و طرفداران بنی عباس برای روی کار آوردن آنها جد و جهد می نمودند.
۲- از آنجا که بنی امیه در این مدت گرفتار مشکلات سیاسی فراوانی بودند، لذا فرصت ایجاد فشار و اختناق نسبت به امام شیعیان را (مثل زمان امام سجاد «ع ») نداشتند.
۳- عباسیان نیز چون پیش از دستیابی به قدرت، در پوشش شعار طرفداری از خاندان پیامبر و گرفتن انتقام خون آنان عمل می کردند، فشاری از طرف آنان مطرح نبود.
۴- از نظر فکری و فرهنگی نیز عصر امام صادق (ع) عصر جنبش فکری و فرهنگی بود.در آن زمان شور و شوق علمی بی سابقه ای در جامعه اسلامی به وجود آمده بود و علوم مختلفی اعم از علوم اسلامی یا علوم بشری [عقلی ونقلی] پدید آمده بود، به طوری که هر کس یک متاع فکری داشت به بازار علم ودانش عرضه می کرد.
بنابراین تشنگی علمی عجیبی به وجود آمده بود.
۵- آزادی و ضریب فکر و عقیده در اسلام.
۶- محیط آن روز اسلامی، یک محیط کاملا مذهبی بود و مردم تحت تاثیر انگیزه های مذهبی بودند.تشویقهای پیامبر اسلام به کسب علم، و تشویقهای قرآن به علم، تعلم، تفکر و تعقل.
۷- کشت زار علومی که به دست امام محمد باقر (ع)، شکافته و باز شده بود.
۸- تنوع علوم و تضارب آراء
در این رابطه، دکتر سید جعفر شهیدی می گویند:
نیمه دوم سده نخستین هجری، عصر گسترش علم و پرورش عالمان در ایالت های اسلامی است.
از یک سو کتابخانه های پزشکی، داروسازی، کیمیا (شیمی) از سریانی به عربی ترجمه شد و مواد اولیه در اختیار دانشمندان قرار گرفت، و آنان به بحث و تجربه در این علم ها پرداختند.از سوی دیگر بحث در علوم عقلی و مساله قضا و قدر و صفات باری تعالی که سالیانی چند پیش از آن در کوفه آغاز شده بود رو به کمال نهاد.در پایان سده نخست، مکتب کلام در بصره و کوفه رونق فراوان داشت، و گفتگو درباره خدا و صفات او، از علم، قدرت و اراده، سخن روز بشمار می رفت.مدینه بیشتر مرکز تحقیق در علم فقه، قرآن و تفسیر بود.
اما متکلمانی نیز با تفکرهای خاص در این شهر بسر می بردند.
در عراق ابوحنیفه نعمان ثابت (۵۰- ۸۰) هجری، مذهب فقهی خود را که براساس قیاس در احکام بود، پایه گذارد.
آمادگی علمی امام صادق (ع)، در حدی عالی بود که در دوره نوجوانی امام نظریه پردازی می کرد.نظریه های علمی هزار سال قبل را رد می کرد وقانون علمی بیان می کرد که در آن هزار سال از معاصران خود جلو بود. (۲۰)
صاحب بن عباد در همین رابطه می گوید:
در اسلام، دانشمندی بزرگتر از جعفر صادق بوجود نیامد.
استاد مرتضی مطهری، در رابطه با عوامل مؤثر در نشاط علمی زمان امام صادق (ع) می فرمایند:
«در زمان امام صادق (ع)، نشاط علمی فوق العاده ای پیدا شد و همان نشاط علمی منشا شد که «جنگ عقاید» داغ گردید و برای هر مسلمان پاک نهادی لازم بود که در این جنگ عقاید به سود اسلام وارد شود و از اسلام دفاع کند.» (۲۳)
سه عامل مؤثر در نشاط علمی زمان امام صادق (ع)، عبارتند از:
۱- محیط آن روز اسلامی یک محیط صد در صد مذهبی بود و مردم تحت تاثیر انگیزه های مذهبی بودند.
۲- نژادهای مختلف وارد دنیای اسلام شده بودند که اینها سابقه فکری و علمی داشتند.
۳- عامل سوم که زمینه را مساعد می کرد «جهان وطنی اسلامی » بود، یعنی اینکه اسلام با وطنهای آب و خاکی مبارزه کرده بود و وطن را وطن اسلامی تعبیر می کرد که هر جا اسلام هست آنجا وطن است و در نتیجه تعصبات نژادی تا حدود بسیار زیادی از میان رفته بود، به طوری که نژادهای مختلف با یکدیگر همزیستی داشتند و احساس اخوت و برادری می کردند. (۲۴)