فقه نظام؛ ابزار تحقق تمدن نوین اسلامی

حجت الاسلام رهدار با اشاره به اینکه مخالفان فقه نظام به شدت کم و نادر هستند، گفت: ما اکنون ادعای خیز تمدنی داریم و برای خیز و تحقق تمدن نوین اسلامی ناگزیریم نرم افزارهایی در دانش داشته باشیم که اجزای متکثر داخل جامعه را به وحدت برساند که یکی از این ابزارها فقه نظام است.

حجت‌الاسلام  احمد رهدار، رئیس موسسه فتوح اندیشه در هفتمین قسمت از برنامه چهارسو به بررسی موضوع فقه نظام، فقه مضاف و فقه حکومتی، نقد و بررسی جریانات داخلی حوزه علمیه و نسبت آن‌ها با مسائل روز و ناگفته‌هایی از بودجه مراکز پژوهشی حوزه علمیه پرداخت که در ادامه تقدیم حضورتان می‌گردد.

۱- درباره چیستی فقه مضاف، فقه نظام و فقه حکومتی بفرمایید.

فقه، علم مدیریت رفتار مکلفین است. به همین دلیل اهل‌بیت(ع) فرموده‌اند در زمان غیبت به فقیه مراجعه کنید. فقه باید در تمام حوزه‌ها حرف برای گفتن داشته باشد. البته شاید فقه موجود کاستی‌هایی داشته باشد ولی بایستی حرف برای گفتن داشته باشد. حسب فرض فقه باید در تمام حوزه‌هایی که رفتار بشر است، حضور داشته باشد. این موضوع را تنها فقه ادعا نمی‌کند بلکه حقوق که علم سکولاری نیز به شمار می‌آید، همین موضوع را دنبال می‌کند.

فقه مضاف، فقه نظام و فقه حکومتی عناوین مستحدثه هستند، البته محتوای آن‌ها سابقه دارد، این عناوین شکل می‌گیرد تا فقه بتواند جهان موجود خود را دسته بندی و طبقه بندی کند تا نسبت‌های دقیق‌تری با آن بگیرد. برخی از این مسائل نیاز جوامع امروز است. اکنون ما با جوامع پیچیده‌ا‌ی روبرو هستیم که مدیریت آن مقتضی ظهور فقهی به نام فقه نظام است تا بتواند پیچیدگی و نظامات کلان را درک کند. اگر در گذشته فقه حکومتی نداشتیم چون حکومت نداشتیم. در گذشته رسانه و فضای مجازی نداشتیم تا فقه رسانه و فقه فضای مجازی داشته باشیم.

۲- چگونه فقه مضاف، فقه نظام و فقه حکومتی در گذشته بوده ولی جزو مسائل مستحدثه است؟

یک مصداق بارز فقه‌های مضاف کنونی فقه دولت است. هر زمان دولت داشتیم فقیه درباره فقه دولت صحبت کرده است. شاید ۶ الی ۷ قرن مسأله اصلی فقیه این بوده که چگونه با سلطان جائر رفتار کنیم. فقه چون علم ناظر به رفتار مکلفین است بستگی به زمانه خود دایره آن وسعت پیدا می‌کند. برای نمونه در دوره صفویه بحارالانوار، وسائل الشیعه و… نوشته می‌شود. ولی زمان شهید اول و شهید ثانی این‌گونه نمی‌شود.

۳- هدف فقه نظام چیست؟

هدف فقه نظام فراتر از هدف فقه نیست. فقه علمیست که تمامی معارف اسلام قرار است از دالان آن رد شده و تبدیل به برنامه عملی شود. فقه نظام یکی از الگوهای عملی فقه و دین است ولی الگوی متناسب با پیچیدگی‌های زمان. فقه نظام چیست؟ ما در گذشته درکی از رفتار انسانی داشتیم که در بحث فقه نظام مقداری دقیق‌تر می‌شود.

برای نمونه در مسائل اجتماعی بانک سراغ فقیه آمده و تمام عملیات‌های خود را تک تک بیان کرده و امضاء می‌گیرد. فقه نظام ادعا می‌کند بانک چیزی بیش از تک تک عملیات‌هاست. فقه نظام می‌گوید ما باید به دنبال فقهی باشیم که علاوه بر بیان فرآیند‌های خرد، فرآیندهای کلان را نیز توضیح دهد. فقه نظام بخش‌های مختلف اجتماع را به یک‌دیگر مرتبط می‌کند تا جامعه به انسجام برسد.

۴- آیا تاکنون انسجام و هماهنگی در جامعه اتفاق افتاده است؟

تمدن‌های محقق شده مگر غیر از این است؟ تمدن به رغم داشتن تکثرات، تکثرات را به گونه‌ای به وحدت می‌رساند که به تشدد نمی‌رسد. مقوم‌های تمدن غرب، گویی توسط یک اتاق فکری تنظیم و هماهنگ می‌شود. اگر تمدن انسجام نداشته باشد گرفتار فروپاشی می‌شود.

ما اکنون ادعای خیز تمدنی داریم و برای خیز و تحقق تمدن نوین اسلامی ناگزیریم نرم افزارهایی در دانش داشته باشیم که اجزای متکثر داخل جامعه را به وحدت برساند که یکی از این ابزارها فقه نظام است.

۵- فقه نظام داعیه جانشینی علوم انسانی را دارد؟

منظورتان از علوم انسانی علوم دانشگاهی وارداتی غرب است؟ در این صورت بله. اما علوم انسانی اسلامی را کنار نخواهد زد و با آن‌ها تعامل خواهد کرد. البته اکنون علوم انسانی، اسلامی نیست به همین دلیل پروژه‌ی اسلامی سازی علوم انسانی دنبال می‌شود.

اسلامی سازی علوم یک مسأله و دغدغه ایرانی پس از انقلاب نیست، بلکه در بسیاری از کشورهای اسلامی این مسأله مطرح می‌شود. در این باره صدها کتاب و… تهیه شده است. درباره اسلامی سازی علوم انسانی ما همچنان در مرحله آزمایشگاهی هستیم، هنوز وارد دانشگاه و چرخه تولید نشده‌ایم، هنوز هیچ چیزِ دانشگاهِ موجود ربطی به اسلام و انقلاب ندارد.

مسیر را نیز کُند نیامده‌ایم، چون لایه آزمایشگاهی تمدن غرب در قرن ۱۳ و ۱۴ شکل گرفت و در قرن ۱۸ تازه عمل انسانی آن صورت گرفت. مسیری که غرب برای تمدن سازی طی ۵۰۰ سال ساخت، حدس می‌زنیم در انقلاب زیر یک قرن طی کنیم. از مسیر رفته شده غرب نیز بهره می‌بریم.

برخی می‌گویند ۴۰ سال است که حکومت دست شماست چرا تمدن سازی نکرده‌اید؟ در حالی که این گونه نیست. ۴۰ سال دست چیزهایی بوده که برای ما نیست. به سوال‌هایی فکر می‌کنیم که برای ما نیست.

۶- منتقدان می‌گویند حوزه وقتی تخصصی در مدیریت، معماری و… ندارد، چگونه می‌خواهد جای ما بنشیند؟

چه کسی گفته حوزه در این زمینه‌ها تخصص ندارد؟ مگر غیر از حوزه مدیریت داشته‌ایم؟ مگر حوزه در عرصه معماری تخصص ندارد؟ باید از این افراد پرسید: در برابر فقیه چه کسی را قرار می‌دهید که می‌گویید از فقیه بهتر می‌فهمد.

کسی که مدیریت خوانده است؛ فرهنگ، روانشناسی، حقوق، سیاست و… که نخوانده است. لذا این فرد هم که تخصص کافی ندارد؟ بدیل فقیه را چه کسی قرار می‌دهید که می‌گویید آن‌ها تخصص دارند اما فقیه ندارد؟

با تمام این مسائل اولاً فقیه قرار است مدیر جامعه باشد، قرار نیست در تمام بخش‌های آن متخصص باشد. فقیه کسی نیست که عمامه، عبا و قبا داشته باشد، فقیه کسی است که اسلام را خوانده و مدیریتش اسلامی باشد.

۷- مخالفان فقه نظام سیر مدرنیته و غیبت امام عصر(عج) را به عنوان موانع رسیدن فقه نظام بیان می‌کنند، نظر شما چیست؟

مخالفان فقه نظام به شدت کم و نادر هستند. در رده فقیهان تنها یک فقیه در این زمینه موضع‌گیری و مخالفت کرده که فقهای زیادی با این اظهار نظر وی مخالفت کرده‌اند. حتی در روشنفکران نیز کسانی را سراغ نداریم که با فقه نظام مخالفت کرده باشند، هر چند در فقه حکومتی إن‌قُلت دارند.

به عقیده بنده جریان روشنفکری و دانشگاهی به سبب جنس دانش‌هایی که خوانده‌اند، ارتباط راحت‌تر و در بعضی از رشته‌ها ارتباط دقیق‌تری با آن چه فقیهان فقه نظام ادعا می‌کنند، برقرار می‌کنند. البته ممکن است مخالفانی در حوزه و خارج حوزه داشته باشد. اما این مخالفت‌ها چیز عجیبی نیست. چون در هر عرصه‌ای و حتی مسأله‌ای بخواهیم وارد شویم افرادی مخالفت می‌کنند.

فقه نظام برای نخستین بار توسط شهید صدر با عنوان فقه نظامات طرح شد. اکنون نیز داعیه داران اصلی فقه نظام در قم شاگردان مستقیم شهید صدر هستند مانند مرحوم آیت الله شاهرودی، آیت الله اراکی و… .

موضوع دیگر؛ هر چند مدرنیته هژمونی عالَم ما شده ولی بدین معنا نیست که ظرفیت‌های عالم اسلام برای مواجهه و حتی تصرف در آن قفل شده باشد. معتقدیم مدرنیته مسیر غیر حق را دنبال می‌کند به همین دلیل زمانی که به تورم برسد به بن بست می‌رسد. گفتمان پست مدرن نشان می‌دهد غرب مسیر خود را مسیر بن بستی می‌داند. به همین دلیل از مواجهه با مدرنتیه نباید بترسیم.

همچنین در روزگاری که غرب به این مقدار اظهار عجز نمی‌کرد و داشته‌های ما به این میزان نبود، تجربه تاریخی مواجهه داریم و توانستیم غرب را کنار زده و در آن تصرف کنیم. مهم‌ترین مصداق آن ظهور جمهوری اسلامی است. در مسیری که انقلاب اسلامی باز کرده، موفق بود. اگر موفق نبود که دلیل نداشت غرب با آن درگیر شود.

در خبرنامه سایت عضو شوید و آخرین مطالب سایت را در صندوق ایمیل‌تان دریافت کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا